برق برق زدن(مُ صَ رَ) درخشیدن. سخت صیقلی بودن. سخت براق بودن. رجوع به برق شود ادامه... درخشیدن. سخت صیقلی بودن. سخت براق بودن. رجوع به برق شود لغت نامه دهخدا